داستان بازی GTA IV
GTA IV یک بازی رایانهای جهان باز به سبک اکشن ماجراجویی که توسط راکاستار نرث ساخته شده و راکاستار گیمز آن را در تاریخ 29 آوریل 2008 در آمریکای شمالی برای کنسولهای بازی پلیاستیشن 3 و اکسباکس 360 ، و ۲ دسامبر ۲۰۰۸ برای مایکروسافت ویندوز عرضه کردهاست. این یازدهمین قسمت در سری بازیهای اتومبیل دزدی بزرگ است. این اولین بازی در مجموعه دزدی بزرگ است که همزمان برای دو کنسول ایکسباکس و پلیاستیشن عرضه شدهاست. یک مضمون اضافی، انحصاراً برای اکسباکس 360 نیز به بازار عرضه شدهاست.
مایکروسافت رسماً اعلام کرده بود که با راکاستار گیمز یک پیمان راهبردی در رابطه با حقوق این مضمون اضافی در مورد اکس باکس لایو آنها در رخداد X۰۶ برقرار کردهاست. بازی یک بار دیگر در شهر دوباره طراحی شده لیبرتی سیتی که از روی شهر نیویورک ساخته شده بود و الان بیش از شمارههای قبل به آن شبیه است. داستان بازی Grand Theft Auto IV از نظر منتقدان بسیاری تحسین شده است، چرا که بازی از داستان بلند و پیچیده، و در عین حال قابل درکی برخوردار است. با داستان بازی GTA IV همراه گیم کیو باشید.
روایت داستان
در سال 2008، یک سرباز جنگ اروپای شرقی و یک قاچاقچی سابق انسان به نام نیکو بلیک با یک کشتی باری به نام پلاتیپوس وارد لیبرتی سیتی شد. دلایل او برای سفر به این شهر جلوگیری از یک رقیب قدیمی، یافتن فردی که جوخهی او را در جنگ فروخته بود، و دیدار با پسر عمویش رومن بلیک بود. رومن او را به این شهر دعوت کرده بود و در نامههای خود به نیکو از خوشگذرانیها و زندگی تجملی در این شهر گفته بود. با این حال، نیکو به محض ورود و دیدار با رومن متوجه شد که همه داستانهای پسر عمویش دروغ بوده است. در واقع، رومن در یک آپارتمان بسیار کوچک زندگی میکرد و دارای یک سرویس تاکسی جمع و جور بود. نیکو کار کردن در شرکت رومن را آغاز کرد. او همچنین پی برد که رومن به شدت زیر بدهی است و با چند نزولگیر به مشکل بر خورده است. نیکو چندین مرتبه از او محافظت کرد تا سرانجام پس از آن که بلارد مورینا، رئیس اوباش آلبانیایی و افرادش به رومن حمله کردند، اقدام به کشتن این فرد کرد.
مدتی بعد نیکو با لیتل جیکوب، دوست خوب رومن و رئیس باند یاردیس آشنا شد. جیکوب به نیکو در معامله با چندین فروشنده رقیب مواد مخدر کمک کرد و این دو خیلی زودی به دوستان خوب هم تبدیل شدند. نیکو اولین سلاح خود را نیز از طریق جیکوب به دست آورد. او بعدا با ولادیمیر ولاد گلبوف، یک رباخوار رمانیایی دیدار کرد و این فرد چندین کار مربوط به جمعآوری بدهی را به نیکو داد تا از این طریق بدهیهای رومن کاسته شود. ولاد در ماموریت آخر خود از نیکو خواست تا ایوان بیتچکوف، همکار ولاد را بکشد، با این حال نیکو میتواند (با تصمیم بازیکن) او را زنده بگذارد.
مدتی بعد، نیکو به رابطه میان ولاد و معشوقهاش مالوری پی برد و از همین رو او را کشت. پس از آن، او ماموریت واقعی خود در لیبرتی سیتی را برای رومن فاش کرد: یعنی پیدا کردن و کشتن مردی که به جوخه قدیمی او خیانت کرده بود. مدتی بعد، نیکو و رومن توسط میخائیل فاوستین و دیمیتری راسکالوف، رهبران مافیای روسیه و مافوقان ولاد ربوده شدند. فاوستین نشان داد که فردی بیپروا است، با این حال او از قتل ولاد خشمگین نبود و در نهایت آن دو را آزاد کرد، و نیکو را برای انجام چند کار استخدام کرد. در این مقطع از داستان GTA IV نیکو توسط رومن با یکی از دوستانش یعنی بروس کیبوتس آشنا شد. او چندین کار را که شامل سرقت اتومبیل بود برای بروس انجام داد، اما سرانجام کار کردن برای او را رها کرد، اگرچه این دو دوست خوبی برای هم ماندند.
بیشتر کارهایی که نیکو برای فاوستین انجام میداد شامل حملاتی علیه کنی پتروویچ، قدرتمندترین اوباش لیبرتی سیتی بود. بعد از این که پتروویچ تهدید به تلافیجویی کرد، نیکو در مقطعی به طور خصوصی با دیمیتری ملاقات کرد. در این دیدار دیمیتری به او توضیح داد که در شرایطی قرار دارد که نیاز به کشتن فاوستین است. نیکو پس از قول دریافت پول اقدام به کشتن فاوستین کرد. با این حال، هنگامی که نیکو برای گرفتن پول خود در انباری با دیمیتری دیدار کرد، دیمیتری به او خیانت کرد و نیکو را به دوست خود ری بولگارین، یک لرد جنایی روسی تحویل داد. بولگارین کارفرمای سابق نیکو بود. نیکو با کمک لیتل جیکوب موفق به فرار شد، اما افراد دیمیتری به زودی برای تلافی سرویس تاکسی رومن و همچنین آپارتمان او را به آتش کشیدند.
بوهان-آلگونکویین
نیکو و رومن پس از آن که همه چیز را از دست دادند به بوهان نقل مکان کردند، جایی که نیکو در آنجا به توصیه مالوری، با افراد چون مانی اسکوئلا، یک پارتیزان، و الیزابتا تورس، یک بارونس مواد مخدر اهل پورتوریکو کار کرد. نیکو خیلی زود نسبت به اسکوئلا دید بدی پیدا کرد، اما کار کردن برای تورس را ترجیح میداد. او با رابطهای جدیدی از جمله یک گنگستر ایرلندی به نام پاتریک مکریری، و یک فروشنده مواد مخدر به نام پلیبوی ایکس آشنا شد.
نیکو شروع به کار کردن برای پلیبوی کرد که یکی از این کارها مربوط به پایین کشیدن یک اتحادیه برای دوستش یوسف امیر بود. بعدا پلیبوی، نیکو را به مربی خود یعنی دواین فورج که اخیرا از زندان آزاد شده بود معرفی کرد. نیکو برای او نیز کار کرد و به بازسازی زندگیاش پس از آزاد شدن کمک کرد، و خیلی زود به خاطر گذشته تلخشان پیوندی میان آنها شکل گرفت. با این حال، تنشها بین پلیبوی و دواین افزایش پیدا کرد و هر دو نفر سرانجام از نیکو خواستند تا دیگری را بکشد، و از این رو نیکو دو گزینه داشت: کشتن دواین یا پلیبوی. اگر او دواین را بکشد، پلیبوی مبلغی را به نیکو پرداخت خواهد کرد و سپس رابطه آنها قطع میشود. اگر او پلیبوی را بکشد، نیکو با دواین دوست خوبی خواهد شد، و امکان سکونت در پنتهاوس پلیبوی را پیدا خواهد کرد.
پس از آن نیکو تماسی از الیزابتا دریافت کرد مبنی بر این که لیتل جیکوب مقداری مواد را به باند انجلز آو دث فروخته است، و او از این موضوع عصبانی بود. نیکو با موفقیت مواد را بازیابی کرد، اما وقتی میخواست آنها را به جیکوب بدهد، در کمال ناباوری پی برد معشوقهاش یعنی میشل یک مامور مخفی دولتی با نام واقعی کارن است که برای آژانس یوناید لیبرتی پیپر کار میکند. نیکو درگیر کار با این آژانس شد و وظیفهی کشتن چندین تروریست شناخته شده یا مظنون به او داده شد. آژانس در قبال این کار سوابق کیفری نیکو را پاک کرد و قول ردیابی فرد خیانتکار به جوخه قدیمی او را داد.
نیکو در مقطعی برای آخرین بار به الیزابتا مراجعه کرد، کسی که فاش کرد که تحت تحقیقات پلیس قرار دارد و میترسد که به زودی دستگیر شود، و در همین زمان مانی و فیلمبردار او، جی همیلتون وارد خانهی او شدند و به شکلی اعتراضآمیز به او گفتند که دست از فروش مواد مخدر بردارد. الیزابتا که تحت تاثیر مواد بود طی اقدامی هر دوی آنها را با شلیک اسلحه کشت، و سپس از نیکو خواست تا اجساد را پاکسازی کند. پس از آن، نیکو تمام روابط خود را با الیزابتا قطع کرد و بعدا در رادیو شنیده شده که الیزابتا در نهایت دستگیر و به ۳۰۰ سال زندان محکوم شده است.
در مقطعی دیگر از داستان GTA IV، رومن ناگهان ناپدید شد و مالوری به نیکو اطلاع داد که او توسط افراد دیمیتری ربوده شده است. نفرت نیکو نسبت به دیمیتری شدت پیدا کرد، و سرانجام موفق به نجات پسر عموی خود شد. مدتی بعد رومن با دریافت مبلغ زیادی از بیمه به خاطر نابود شدن کسب و کارش، وضعیت مالی خوبی پیدا کرد. او یک آپارتمان را در آلکویین برای خود و نیکو خرید و سپس شرکت تاکسیرانی خود را دوباره راه اندازی کرد.
نیکو اندکی بعد شروع به کار کردن برای خانواده مکریری کرد. او به یک پلیس فاسد به نام فرانسیس در کشتن چندین نفر که مدارکی مجرمانه علیه او داشتند، کمک کرد. نیکو در چندین سرقت نیز به پاتریک کمک کرد که مهمترین آن مربوط به بانک لیبرتی بود. به دنبال این سرقت، راههایی به آلدرنی باز شد و نیکو برای بقیه برادران مکریری از جمله دریک کار کرد، کسی که در سرقت نقش داشت و یک اوباش بازنشسته بود که به تازگی از ایرلند برگشته بود. او نیکو را برای رسیدگی به چند مشکل مربوط به گذشتهاش استخدام کرد. جرالد نیز که رهبر اوباش ایرلندی بود و سرقتی را برنامهریزی کرده بود، نیکو را برای حمله به اوباش آلبانیایی استخدام کرد تا به این طریق آتشبس میان آنها و خانواده جنایی آنچلوتی که طرف خانواده پگورینو بودند از بین برود.
فرانسیس به زودی پی برد که دریک از ایرلند بازگشته است و از ترس این که اقدامی علیه او بکند، نیکو را برای ترور او استخدام کرد. با این حال، دریک با نیکو تماس گرفت و به او گفت که نسبت به فرانسیس در کشتن خود شک دارد و از همین رو از نیکو خواست تا از او محافظت کند. به این ترتیب یک بار دیگر دو گزینه پیش روی نیکو قرار گرفت: کشتن فرانسیس یا دریک. صرف نظر از این انتخاب، نیکو در مراسم خاکسپاری شرکت خواهد کرد و با چند نفر از اوباش آلبانیایی که به تلافی اقدامات نیکو حمله کرده بودند مقابله خواهد کرد. نیکو یا تمام روابط خود را با دریک قطع خواهد کرد، یا از کمک کردن به فرانسیس برای فرار از پلیس دست خواهد کشید. نیکو همچنین از طریق پاتریک مطلع شد که جرالد مدتی قبل از مراسم خاکسپاری دستگیر شده است.
نیکو از طریق پاتریک با اوباش ایتالیایی و رئیس خانواده پگورینو یعنی ری بوچینو دیدار کرد، کسی که نیکو را برای کمک در یک طرح معامله الماس استخدام کرد. ابتدا نیکو و چند نفر از همکاران بوچینو به رهبری لوکا سیلوستری، الماسها را از چند کیسه زباله بازیابی کردند. این الماسها توسط اعضای لاست امسی از مالک کلاب شبانه تونی پرینس سرقت و پنهان شده بودند. با این حال، لوکا و گروه او به بوچینو خیانت کردند و قصد داشتند با الماسها فرار کنند، و نیکو مجبور به کشتن آنها شد. پس از آن نیکو با همراهی جانی کلبیتز تلاش کرد تا الماسها را به نمایندهی اوباش یهودیها یعنی ایزاک روث بفروشد، اما در همین حین لوئیس لوپز در کمین آنها بود و موفق به ربودن الماسها شد، و جانی هم در آشفتگی ایجاد شده با پولها فرار کرد. نیکو بعدا خیانت جانی را به بوچینو خبر داد و او نیکو را فرستاد تا بهترین دوست جانی یعنی جیم فیتزجرالد برای تلافی بکشد. همچنین پس از آن که راث و افرادش پوچینو را متهم و تهدید کردند، نیکو برای تلافی به سراغ آنها فرستاده شد.
بوچینو در ازای کار نیکو به او کمک کرد تا او یکی از دو بازمانده جوخه قدیمیاش یعنی فلورین کراویچ را ردگیری کند. نیکو و رومن با فلورین که نام خود را به برنی کرین تغییر داده روبرو شدند و پی بردند که او فرد خیانتکار نبوده است. بنابراین فقط یک نفر دیگر باقی مانده بود که خائن بود و آن دارکو برویچ بود.
آلگونکویین-آلدرنی
نیکو شروع به کمک کردن به برنی کرد. او ابتدا مردی که به او حمله کرده بود را کشت. پس از آن، نیکو پی برد که برنی رابطهای مخفیانه با معاون شهردار برایس داوکینز دارد، کسی که توسط چند فرد مورد باجگیری قرار گرفته بود. نیکو برنی را برای ملاقات با این افراد همراهی کرد و متوجه شد که این افراد برای دیمیتری کار میکنند، و سرانجام موفق به کشتن آنها شد. با این حال، وقتی در مقطعی دیگر برنی نیکو را به یک قایقسواری مسالمتآمیز دعوت کرد، افراد بیشتری از طرف دیمیتری حمله کردند که نیکو آنها را نیز از پای درآورد. بعد از این ماجرا نیکو یک ماشین لوکس تحت عنوان اینفرنوس را از برنی دریافت کرد و این دو از هم جدا شدند.
نیکو همچنین به جون گراولی معرفی شد، کسی که عضو ارشد خاندان جنایی گامبی، یکی از پنج خانواده مافیای ایتالیایی در کمیسیون بود. نیکو چندین کار را برای گراولی انجام داد، از جمله محافظت از یک سیاستمدار در برابر افراد دیمیتری، و از بین بردن چندین وانت مواد مخدر متعلق به خانواده جنایتکار آنچلوتی که توسط افراد دیمیتری محافظت میشد. گراولی در قبال این اقدامات به نیکو قول کمک در ردگیری دارکو برویچ را داد.
در مقطعی بوچینو باری دیگر با نیکو تماس گرفت و به او یک آپارتمان در آلدرنی پیشنهاد داد و او را به دوست و همکارش فیل بل معرفی کرد. بل اقدام به استخدام نیکو کرد تا چندین کار را انجام دهد، از جمله سرقت یک کامیون پر از هروئین از از باند ترایدها، و کمک به او در سرقت مواد باقیمانده خانواده آنچلوتی از افراد دیمیتری. او بعدا نیکو را به رئیس خود جیمی پگورینو توصیه کرد. پگورینو که نگران از دست دادن قدرت اخیر خانوادهاش بود و مشتاق پیوستن به کمیسیون بود، نیکو را برای کمک به او در معامله با خانواده جنایی پاوانو استخدام کرد و امیدوار بود که بتواند به این هدف دست یابد. با این حال، پاوانو در نهایت به پگورینو خیانت کرد و تصمیم به کشتن او گرفت، اما نیکو قادر به نجات او شد. بعد از آن پگورینو از نیکو خواست تا به یک گروه بزرگ پاوانو حمله کند. با گذشت زمان، ترس پگورینو بیشتر شد و او فکر میکرد که موشها (جاسوسها) اطراف او را محاصره کردهاند. او از نیکو خواست تا محافظ خود یعنی آنتونی کورادو که مشخص شده بود خبرچین FIB است را بکشد، و پس از آن دستور کشتن ری بوچینو که مظنون به خبرچینی بود را داد.
تقریبا در همین مقطع، نیکو به دیدار جرالد مکریری در زندان رفت، کسی که از او خواست که به پاتریک کمک کند تا گریسی آنچلوتی، دختر جیووانی آنچلوتی را برباید تا در قبال آزادسازی او الماس دریافت کند. نیکو با موفقیت گریسی را ربود و بعدا پاتریک مبادلهای را با خانواده آنچلوتی ترتیب داد. تونی پرنس و محافظش لوئیز لوپز برای انجام این مبادله و نجات گریسی فرستاده شدند. در ابتدا مبادله به خوبی پیش رفت تا این که ری بولگارین از راه رسید و به افراد خود دستور داد تا نیکو را بکشند و الماسها را بازیابی کنند. تونی و لوئیس با گریسی و بولگارین فرار کردند. نیکو و پاتریک مردان بولگارین را کشتند، اما یکی از افراد الماسها را برداشت و آنها را به داخل یک کامیون زباله انداخت که باعث گم شدن الماسها شد. پس از آن، نیکو تمام روابط خود را با جرالد قطع کرد.
سرانجام، آژانس یونایتد لیبرتی پیپر موفق به ردگیری دارکو برویچ شد و پس از بردن او به فرودگاه بینالمللی فرانسیس، این موضوع به اطلاع نیکو رسید. نیکو با همراهی رومن به سراغ دارکو رفت و پس از یک درگیری پرتنش، نیکو باید انتخاب کند که او را بکشد یا رها کرد. نیکو در صورت کشتن او احساس «پوچی» خواهد کرد، اما در صورت بخشش او، احساس بهتری خواهد داشت.
پایانبندی
در مقطع پایانی داستان بازی GTA IV، جیمی پگورینو با نیکو بلیک تماس گرفته و از او میخواهد تا در باشگاه هونکرز در آلدرنی با او ملاقات کند. در آنجا، پگورینو از او میخواهد تا یک معامله هروئین را با دیمیتری راسکالوف انجام دهد، که در این صورت پگورینو ۲۵۰ هزار دلار به نیکو پرداخت خواهد کرد. اما نیکو به دلیل خصومتی که با راسکالوف داشت تمایلی به انجام این کار نداشت. پس از رفتن پگورینو، نیکو با پسر عموی خود یعنی رومن و دوستش کیت مکریری تماس گرفت. رومن با این ادعا که راسکالوف تغییر کرده و این که او به همراه نیکو میتوانند با این پول به تعطیلات بروند، سعی کرد تا نیکو را به انجام این معامله تشویق کند. با این حال کیت از نیکو خواست که معامله را انجام ندهد و ادعا کرد که نباید اصول خود را فدای پول کند.
پس این تماس تلفنی، یک نشان دلار سبز-رنگ و یک نشان خنجر قرمز -رنگ روی نقشه ظاهر خواهد شد. بازیکن با انتخاب هر یک از این ماموریتها میتواند مسیر پایانی داستان GTA IV را مشخص کند. در صورت انتخاب معامله، نیکو سر قرار میرود اما دیمیتری که به دنبال انتقام بود این قرار را به هم میزند و نیکو نیز پولها را میدزدد. یک روز بعد مردی از طرف دیمیتری در مراسم عروسی رومن حضور پیدا میکند و در آنجا با نیکو درگیر میشود و شلیکی باعث مرگ رومن میشود. پس از این ماجرا نیکو در ماموریتی دشوار قادر به کشتن دیمیتری میشود.
در صورت انتخاب مسیر انتقام، نیکو پس از خیانت به پگورینو در برابر دیمیتری قرار میگیرد و سرانجام او را میکشد. روز بعد در جریان جشن عروسی رومن، یک ماشین سیاه از طرف پگورینو اقدام به تیراندازی میکند که منجر به مرگ معشوقه نیکو یعنی کیت میشود. یک روز پس از این اتفاق نیکو طی یک تعقیب و گریز قادر به کشتن پگورینو میشود.
برچسب ها : داستان GTA IV , داستان بازی GTA IV , داستان کامل GTA IV , داستان کامل بازی GTA IV
سوالات متداول
.
.....- بله ، ترافیک دانلود از گیم کیو برای تمام شرکت های ارائه دهنده اینترنت به صورت نیم بها محاسبه میشود.
- سرور دانلود گیم کیو در مرکز داده پیشتاز میزبانی میشود و در سازمان فناوری اطلاعات ایران ثبت و تایید شده است پس ترافیک دانلود از گیم کیو به صورت نیم بها حساب می شود.
- اما متاسفانه برخی از ISPها ترافیک گیم کیو را ترافیک نیم بها حساب نمی کنند. این وظیفه ی تمامی ISPها هستش که ترافیک گیم کیو رو نیم بها حساب کنن و هیچ توجیه و اما و اگری نباید در کار باشد. اگر برای شما ترافیک دانلود از گیم کیو نیم بها حساب نمیشه ، برای ثبت شکایت به سامانه ثبت شكايات 195 مراجعه کنید و در موضوع شکایت گزینه “عدم رعایت تعرفه ترافیک داخل و بین الملل” انتخاب کنید.
مطالب مشابه
.
.....ارسال دیدگاه
.
.....دیدگاه خود را به زبان فارسی بنویسید و دیدگاه فینگلیش تایید نمی شود.
از تکرار دیدگاه خودداری کنید و در صورت ارسال دیدگاه تکراری تایید نمی شود.
قبل از ارسال دیدگاه بخش سوالات متداول را مطالعه کنید..
قبل از ارسال دیدگاه تمام بخش های پست را مطالعه کنید.
در صورت استفاده از کلمات رکیک دیدگاه تایید نمی شود.
دیدگاه کاربران
.
.....هنوز دیدگاهی ثبت نشده!