پسورد کپی شد

داستان مجموعه بازی Watch Dogs

داستان مجموعه بازی Watch Dogs

Watch Dogs یک سری بازی های اکشن ، ماجراجویی و جهان باز است که توسط Ubisoft تولید و منتشر شده است. این بازی تا الان شامل سه بازی Watch Dogs 2 ، Watch Dogs 1 و Watch Dogs Legion می باشد. گیم پلی بازی بر روی یک جهان باز متمرکز است که بازیکن می تواند مأموریت های خود را برای پیشرفت یک داستان کلی و همچنین انجام فعالیت های جانبی مختلف به پایان برساند. بیشتر گیم پلی بازی حول رانندگی ، تیراندازی و پنهان کاری است و گاه به گاه دارای عناصر نقش آفرینی و پازل است. با داستان مجموعه بازی Watch Dogs همراه گیم کیو باشید.

بازی های مجموعه Watch Dogs در شهرهای تخیلی که بر اساس واقعیت است که شامل شیکاگو ، سانفرانسیسکو و لندن می باشد . این مجموعه متمرکز بر قهرمانان مختلف هکر هستن گرچه اهداف مختلفی برای دستیابی به آنها دارند ، خود را درگیر جهان زیر جنایتکار شهرهای مربوطه خود می دانند. آنتاگونیست ها معمولاً شرکت های فاسد ، criminal و هکرهای رقیب هستند که از ctOS (سیستم عامل مرکزی) ، یک شبکه محاسباتی خیالی که هر دستگاه الکترونیکی در یک شهر را به ctOS متصل می کند و اطلاعات شخصی اکثر شهروندان را ذخیره می کند ، بهره می برند.



داستان بازی watch dogs 1

Watch Dogs 1

در سال 2012 شیکاگو به اولین شهر میزبان ctOS تبدیل شد. ctOS یک شبکه کامپیوتری بود که توسط شرکت بلوم توسعه یافته بود تا تمام وسایل را به یک سیستم واحد متصل کند. داستان بازی Watch Dogs از اکتبر 2012 شروع شد؛ هکری به نام ایدن پیرس به همراه شریکش دیمین برنکز در حال هک کردن حساب‌های بانکی مشتریان هتل مرلوت بودند. آن‌ها در هنگام این عملیات متوجه حضور یک هکر دیگر در سیستم شدند که این هکر موفق به شناسایی این دو شد. از این رو آن‌ها هدف یک حمله قرار گرفتند و یک آدمکش به نام موریس وگا اقدام به تیراندازی به سمت پیرس کرد که باعث تصادف ماشین او و کشته شدن خواهرزاده‌اش لنا شد.

نزدیک به یک سال بعد، پیرس که به دنبال گرفتن انتقام بود اقدام به ردگیری وگا کرد و به یک استادیوم بسکتبال در میدان پارکر شیکاگو رسید. بعد از یک مذاکره بی‌نتیجه در مورد فرد استخدام‌کننده وگا، پیرس او را رها کرد و او را به شریک خودش جوردی چین سپرد. پیرس در طول تحقیقاتش با برنکز روبرو شد، کسی که به او پیشنهاد کمک کردن در یافتن هکر هتل مرلوت را داد. بعد از رد این پیشنهاد توسط پیرس، برنکز اقدام به ربودن خواهرزاده‌ی دیگر پیررس به نام نیکول کرد تا پیرس را مجبور کند تا درخواست‌های او را انجام دهد. پیرس با کمک یکی از اعضای گروه هکر ددسک به نام کلارا لیل شروع به مقابله با بلوم کرد و سعی کرد تا هکر هتل را پیدا کند. او هکری به نام دلفورد عراق وید را که رهبر یک باند بود ردگیری کرد و یک نمونه اطلاعاتی را از سرورهای وید به دست آورد. او و لیل پی بردند که وید تقریبا اطلاعات تمام شهروندان شیکاگو را دارد.

زمانی که آن‌ها با داده‌های رمزگذاری شده‌ای روبرو شدند که فراتر از توانایی‌های لیل بود، لیل به پیرس پیشنهاد داد تا یک هکر افسانه‌ای به نام ریموند تی-بون کنی را پیدا کند، کسی که قبلا سعی کرده بود خطرات ctOS را افشا کند. پیرس پس از دیدار با کنی و انجام دادن چند تا کارهایش، او را متقاعد به کمک در رمزگشایی اطلاعات کرد. پیرس به محوطه‌ی وید حمله کرد و داده‌های سرور آنجا را دانلود کرد و طی یک رویارویی اقدام به کشتن وید کرد. با این حال یک هکر دیگر تحت عنوان دفالت به سیستم آن‌ها نفوذ کرد و پس از ربودن اطلاعاتی اقدام به پاک کردن آن‌ها از سرورهایشان کرد. دفالت همچنین یک فایل را به جا گذاشت که نشان می‌داد لیل همان هکر هتل مرلوت است که پیرس و برنکز را شناسایی کرده است. پیرس که از پی بردن این موضوع بسیار خشمگین شده بود به لیل گفت که ماموریت را ترک کند. در مقطعی دیگر پیرس و کنی موفق به یافتن دفالت شدند و اطلاعات را بازیابی کردند.

در ادامه داستان بازی Watch Dogs پیرس محل نگهداری نیکول را کشف کرد و او را نجات داد. کنی نیز موفق به یافتن فردی شد که دستور حمله به پیرس را داده بود. این فرد درموت لاکی کوین، یک رئیس باند تبهکاری و مالک هتل مرلوت بود. پس از آن پیرس با کوین روبرو شد و با هک کردن دستگاه تنظیم ضربان قلب او باعث مرگ این رئیس تبهکاری شد. کوین در هنگام مرگش اعلام کرد که به این خاطر به پیرس حمله کرده است چون فکر می‌کرده او به دنبال ویدیوی محرمانه شهردار داناون راشمور است، ویدیویی که در آن شهردار به طور تصادفی اقدام به قتل منشی کوین کرده بود. این منشی ظاهرا از تعامل میان شهردار با کوین آگاه شده بود و او را تهدید به افشاگری کرده بود. بعد از مرگ کوین، برنکز با پیرس تماس گرفت و به او گفت که لیل پیشنهاد تبادل کردن خودش با نیکول را به او داده است و این که کوین یک آدمکش را برای حذف کردن لیل فرستاده است. پیرس به سرعت برای نجات لیل شتافت اما کاری از دست او برنیامد و او شاهد تیر خوردن لیل توسط آدم‌کش بود.

بعد از این که پیرس ویدیوی مربوط به شهردار را آپلود کرد، این شهردار اقدام به خودکشی کرد. در همین زمان برنکز که موفق به هک کردن ctOS شده بود از این سیستم برای ایجاد یک آشفتگی در شهر استفاده کرد. پیرس با کمک کنی و به واسطه یک ویروس به ctOS نفوذ کرد و موفق به خاموش کردن سیستم شد، که این موضوع باعث یک خاموشی گسترده در شهر شد. پیرس موفق به یافتن محل برنکز در یک فانوس دریایی شد و به سراغ او رفت. در همین مقطع چین از راه رسید و اعلام کرد که قرارداد جدیدی مبنی بر کشتن هر دوی آن‌ها را دارد، با این حال پیرس او را مجروح کرد و برکنز را نیز کشت.

در یک صحنه‌ی پایانی از داستان بازی Watch Dogs، چین برای آخرین بار با پیرس تماس گرفت و جایگاه وگا را برای او فاش کرد. پیرس نیز به این مکان رفت تا در مورد سرنوشت او تصمیم‌گیری کند.



داستان بازی watch dogs 2

Watch Dogs 2

پس از رویدادهای مرتبط به شیکاگو، شهر بعدی که میزبان ctOS است شهر سن فرانسیسکو است تا این سیستم همه کس و همه چیز آن را به هم متصل کند. مارکوس هالووی، یک هکر باهوش از اوکلند است که توسط سیستم ارتقا یافته ctOS 2.0 به خاطر جرمی که انجام نداده است مجازات شده است. او که متوجه شده بود این سیستم می‌تواند به مردم بی‌گناه سن فرانسیسکو آسیب بزند، تصمیم گرفت تا با یک گروه هکر به نام ددسک علیه این سیستم و شرکت بلوم که پشت آن بود مبارزه کند.

مارکوس در ددسک با هکرهای دیگری به نام سیتارا، ورنچ، هوراتیو، و جاش همکاری کرد و آن‌ها با مهارت‌هایی که داشتند شروع به افشا کردن فساد سازمان‌ها و شرکت‌هایی کردند که از اطلاعات شخصی ذخیره شده در ctOS سوء استفاده می‌کردند. داستان بازی Watch Dogs 2 با آزمونی برای مارکوس به منظور اثبات کردن او برای پیوستن به ددسک شروع شد. او باید پروفایل خودش را از دیتابیس ctOS پاک می‌کرد که این کار را با موفقیت انجام داد و توسط ددسک پذیرفته شد. او خیلی زود اطلاعاتی در مورد یک کلیسای جعلی به New Dawn به دست آورد که به یک سازمان جنایی خدمت می‌کرد. مارکوس در ادامه‌ی فعالیتش به وجود یک برنامه دستکاری اطلاعات تحت عنوان بل‌وتر پی برد که این برنامه توسط دوشن نمتس، مدیر ارشد تکنولوژی بلوم به ctOS وارد شده بود تا بتواند سیاست‌ها و دارایی‌های دنیا را دستکاری کند. ددسک بعدا موفق به همکاری با یک هکر قدیمی به نام ریموند تی-بون کنی شد، کسی که پیش‌تر به مخالف فعالیت‌های بلوم تبدیل شده بود.

ددسک با کمک‌های تی-بون موفق به افشای فساد اف‌بی‌آی و تعدادی از شرکت‌های سیلیکون ولی از جمله نودل، تیدیس، و گالیلی شد. آن‌ها همچنین سردسته باند خیابانی تزکاس را کشتند، باندی که به خاطر عدم همکاری ددسک با آن‌ها اقدام به ربودن و کشتن هاراتیو کارلین، عضو ددسک کرده بودند. پس از آن گروه پی برد که بلوم قصد نصب یک شبکه‌ی ماهواره‌ای را دارد که واسطه‌ی آن داده‌های الکترونیکی و مبادلات مالی را در انحصار این شرکت قرار می‌گرفت. از این رو آن‌ها به محل راه‌اندازی یکی از ماهواره‌ها نفوذ کردند و اقدام به نصب یک در پشتی کردند. مارکوس برای پایین کشیدن بلوم و دوشن، به داخل مقر بلوم در سن فرانسیسکو وارد شد و سرورهای آن‌ها را هک کرد، و سپس وجود بل‌وتر و فساد دوشن را در معرض دید عموم قرار داد. دوشن به خاطر فریبکاری دستگیر شد و بلوم نیز تحت تحقیق و بررسی قرار گرفت. با این حال ددسک همچنان به مبارزه خود علیه بلوم ادامه داد.

در صحنه‌ی پایانی از داستان بازی Watch Dogs 2 دو فرد ناشناس اشاره داشتند که شاخه‌های بیشتری از ددسک در واکنش به رسوایی بلوم در حال ظهور در دنیا هستند که این موضوع اشاره به رویدادهای Watch Dogs: Legion و حضور ددسک در سطح جهانی داشت.



داستان بازی watch dogs Legion

Watch Dogs Legion

داستان بازی در آینده‌ای نزدیک (تقریبا اواخر دهه 2020 تا اوایل دهه 2030) و در شهر لندن جریان دارد، شهری که در آن استفاده از سیستم‌های واقعیت مجازی و واقعیت افزوده در سراسر شهر عادی شده است. پهپادها و خودروهای برقی و بدون راننده افزایش یافته‌اند و همه‌ی این‌ها از ctOS (سیستم عامل مرکزی) قدرت می‌گیرند، یک شبکه کامپیوتری متمرکز که توسط شرکت تکنولوژی بلوم توسعه یافته است. با این حال شهر لندن با زوال خود دست و پنجه نرم می‌کند. مردم با دولتی روبرو هستند که نظارت همه-جانبه دارد، و نظامی‌ها کنترل خیابان‌ها را در دست گرفته‌اند، و یک سندیکای جنایی قدرتمند از این شرایط بهره می‌برد. سرنوشت لندن در دستان یک گروه هکر به نام ددسک (DedSec) که شاخه‌هایی از آن در سراسر دنیا فعالیت می‌کنند.

شاخه‌ای از سازمان ددسک در لندن مستقر است که توسط فردی به نام سابین برانت و هوش مصنوعی جدید او یعنی بگلی (Bagley) رهبری می‌شود. این گروه در ابتدای داستان بازی Watch Dogs: Legion موفق به شناسایی متجاوزین مسلحی شده‌اند که کاخ وست‌مینستر را بمب‌گذاری کرده بودند. سابین یک مامور به نام دالتون ولف را از ددسک برای خنثی کردن این بمب‌ها فرستاد. اگرچه دالتون تا حدودی در این عملیات موفق بود اما او خیلی زود پی برد که متجاوزین واسبته به یک گروه هکر سرکش به نام زیرو دی (Zero Day) هستند و قصدشان بمب‌گذاری در سراسر لندن است. با خاموش شدن بگلی، دالتون متوجه شد که حمله‌ای به ددسک صورت گرفته است و از این رو او ماموریت خود را با نفوذ به پشت بام پارلمان و خنثی کردن سایر بمب‌های کار گذاشته شده توسط زیرو دی تکمیل کرد. با این حال زمانی که دالتون جلوی تخریب شدن پارلمان را گرفت، او توسط رهبر زیرو دی کشته شد و سپس یک سری بمب‌های دیگر در سراسر لندن منفجر شد که این بمب‌گذاری به ددسک نسبت داده شد. به دنبال آشوب ایجاد شده، دولت بریتانیا با نایجل کاس، مدیر عامل شرکت نظامی آلبیون تماس گرفت و از آن‌ها خواسته شد تا با شکار کردن اعضای ددسک آرامش را به شهر بازگردانند.

چند ماه بعد، آلبیون بدون نظارت‌های سیاسی به مجری قانون شهر تبدیل شد و عملا شهر در یک وضعیت امنیتی قرار گرفت. این اقدام آن‌ها با کمک سیگنالز اینتلیجنس ریسپانس (SIRS) که یک آژانس اطلاعاتی متشکل از تمام شبکه اطلاعاتی بریتانیا بود صورت می‌گرفت. در نتیجه‌‌ی این شرایط، آزادی‌های شخصی شهروندان لندن به شدت محدود شد و زندگی آن‌ها به طور مداوم تحت نظارت بود. جرایم سازمان یافته در حال افزایش بود و کسانی که مخالف اقدامات آلبیون بودند یا دستگیر می‌شدند و یا ناپدید می‌شدند. سابین به کمک ctOS و جذب نیروی جدید، به تدریج ددسک را دوباره بازیابی کرد و مخفیگاه این گروه و بگلی دوباره فعال شدند. سابین به کمک افراد جدیدش به دنبال یافتن نیروهای بیشتر بود تا شهر را آزاد کند و مردم را به شورش علیه ستمگران سوق دهد. همچنین آن‌ها تحقیقات در مورد بمب‌هایی که به پای ددسک نوشته شده بود را شروع کردند.

این گروه در طول تحقیقات خود موفق به یافتن نایجل کاس و یک رئیس سندیکای جنایی به نام مری کلی شد، کسانی که از بمب‌گذاری‌ها سود می‌بردند و هر یک از شرایط کنونی به نفع اهداف خود استفاده می‌کردند. در مقطعی از این تحقیقات، فردی به نام ریچارد مالک که عضوی از SIRS بود با ددسک تماس گرفت. اگرچه اطلاعات او ظاهرا درست بود و رئیس کنونی SIRS یعنی امیلی چایلد را مقصر بمب‌گذاری می‌دانست، اما ددسک خیلی زود پی برد که مالک دروغ گفته است، چرا که چایلد افشا کرده بود که مالک نقشه کشیده تا در میان ددسک نفوذ پیدا کند و کار را برای آلبیون در شکار کردن اعضای این گروه راحت کند. ددسک در اقدامی برای دستگیر کردن مالک، باری دیگر برای یک بمب‌گذاری دیگر که باعث کشته شدن چایلد شده بود گرفتار شد و این موضوع به مالک اجازه داد تا SIRS را تصاحب کند. این گروه با کمک بگلی موفق به دستگیر کردن مالک شد اما آن‌ها در زمان پاک کردن سابقه‌ی اقدامات خود، از طریق مالیک متوجه شدند که فرد دیگری پشت بمب‌گذاری‌های زیرو دی است. ددسک که هیچ گزینه‌ی دیگری در اختیار نداشت تمرکز خود را روی کاس و کلی گذاشت.

ددسک با کمک یک بازپرس سابق پلیس کشف کرد که کلی در زمینه‌ی آدم‌ربایی از یک مرکز بزرگ دیپورت فعالیت می‌کند و افراد ربوده شده را به عنوان برده یا با هدف تجارت اعضای بدن استفاده می‌کند. گروه با شواهد کافی اقدام به دنبال کردن کلی کرد و به یک محل مزایده برده رسید. آن‌ها اقدام به آزادسازی زندانیان کردند که این زندانیان به خاطر جنایت‌هایی که کلی در حق‌شان انجام داده بود او را کشتند. در ادامه‌ی داستان بازی Watch Dogs: Legion ددسک روی کاس متمرکز شد و پی برد که او به خاطر سرخوردگی‌هایی که در اجرای قانون و سیاست داشته است، قصد دارد تا به کمک یک ارتش پهپاد خودکار، صلح را در سراسر لندن برقرار کند که البته این اقدام او بیشتر زیان‌بار بود. ددسک با کمک یکی از دوستان سابق کاس که یک سیستم کامپیوتری را برای این پهپادها طراحی کرده بود، موفق به تعطیل کردن این پروژه پهپادی شد و همین طور مدارک مرتبط به جرایم کاس را در رسانه‌ها منتشر کرد. کاس در واکنش به این اقدام، خطاب به دستگیرکنندگان خود اعلام جنگ کرد، و این موضوع باعث شد تا ددسک به پایگاه اصلی او در برج لندن نفوذ کند و کار او را یکسره کند.

در حالی که ددسک پیروزی خود را جشن گرفته بود، زیرو دی به طور ناگهانی اقدام به هک کردن این گروه کرد و فناوری متعلق به آن‌ها را ربود. با ردیابی این هک مشخص شد که سابین پشت بمب‌گذاری‌ها و اقدامات زیرو دی بوده است. در واقع او و کاس قبلا در کنار هم کار می‌کرده‌اند تا این که کاس برای کنترل تکنولوژی جمع‌آوری اطلاعات به سابین خیانت کرده بود. سابین در واکنش به این خیانت قصد داشت تا ددسک را بازیابی کند تا از کاس انتقام بگیرد و آن چیزی که از او ربوده شده بود را پس بگیرد. وقتی گروه از تلاش‌های سابین در متوقف کردن آن‌ها سر باز زد، ددسک پی برد که سابین قصد دارد با استفاده از این تکنولوژی یک پچ (Patch) را برای بگلی بسازد تا بتواند به وسیله‌ی آن کنترل زیرساخت ctOS را در اختیار بگیرد. هدف او استفاده از این هوش مصنوعی برای ایجاد یک آشوب بزرگ در سطح کشور بود تا جامعه را مجبور به چشم‌پوشی از تکنولوژی و راه‌اندازی مجدد آن کند. ددسک برای جلوگیری از فرستاده شدن این پچ اقدام به خاموش کردن پگلی کرد و سابین که قصد متوقف کردن آن‌ها را داشت نیز کشته شد.

در صحنه‌ی پایانی از داستان بازی Watch Dogs: Legion دولت بریتانیا در قرارداد خود با آلبیون به عنوان مجری محلی قانون تجدید نظر کرد، و سابقه‌ی ددسک نیز پاک شد و آن‌ها به خاطر افشای جرایم و فسادهای شهر مورد تحسین قرار گرفتند. در صحنه‌ای دیگر ددسک موفق به بازیابی پگلی به وضعیت پیش از اقدامات سابین شد و از آن برای افشای فساد در سراسر شهر بهره گرفت.

منبع : flopsy – WikiPedia

سوالات متداول

......

.

.....
آیا دانلود از گیم کیو نیم بها هست؟
چرا دانلود برای من نیم بها محاسبه نمی شود؟

مطالب مشابه

......

.

.....

ارسال دیدگاه

......

.

.....

دیدگاه خود را به زبان فارسی بنویسید و دیدگاه فینگلیش تایید نمی شود.

از تکرار دیدگاه خودداری کنید و در صورت ارسال دیدگاه تکراری تایید نمی شود.

قبل از ارسال دیدگاه بخش  سوالات متداول را مطالعه کنید..

قبل از ارسال دیدگاه تمام بخش های پست را مطالعه کنید.

در صورت استفاده از کلمات رکیک دیدگاه تایید نمی شود.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه کاربران

......

.

.....

هنوز دیدگاهی ثبت نشده!

.